تور اسالم خلخال- تور جنگل

 

 قسمت اول

 

 

پیاده روی در جنگل شروع شد و از همان اول یکی از خانم های مسن که می گفت مرا خاله پروانه صدا کنید عقب افتاد. من عقب دار شده بودم و داشتم با خاله پروانه حرف می زدیم که دیدم پویا خان ترک یک موتور شده و دارد از تیم جلو می زند و با باطوم اش با ما بای بای می کند و در جواب من که داری در جنگل کجا می روی! گفت: من تا آنجایی که بشود جلو می روم تا شما به من برسید!

 

در تور جنگل هماهنگی گروه بسیار مهم است. لازم است که گروه با هم حرکت کنند و از هم جدا نشوند. خیلی خبر شنیده ایم از تورهای نا بلدی که در مسیر جنگل گم شده اند یا کسی در تورجنگل از گروه جا مانده باشد.

 

 

 

 

لحظاتی بعد جلودار پویا را نگه داشت. من دیدم از آن جلو صدای داد و فریاد می آید. دیدم پویا دارد داد و بیداد می کند که این چه وضعش است! من 400 هزار تومن پول داده ام و فلان و بهمان. خلاصه رفتم و شر را خواباندم و به کمکم که جلودار بود گفتم که با مسافر پرخاش نکن و الخ.  روزهای قبل در مسیر اسالم به خلخال باران باریده بود و آن روز اولین روز آفتابی خلخال و حومه بود. وقتی ما به نقطه ای رسیدیم که از آن جا می بایست ارتفاع کم می کردیم منظره ی بسیار زیبایی دیدیم که هنوز در خاطر من ماندگار است.

 

قسمت سوم

 

 

 

 

 

 

بیشتر بدانید:

 

تور تعطیلات، اسالم به خلخال (اسالم)

تور اسالم به خلخال (خلخال)

تور اسالم به خلخال